هرچند کار فرهنگ نویسی از زمان تالیف لغت فرس تا لغت نامه دهخدا پیوسته رو به رشد و تکامل داشته است و با اینکه امروزه متن کامل پنجاه جلدی لغت نامه شامل 743، 342 لغت در دست ماست یا با به کار گرفتن روایت دوم لوح فشرده لغت نامه دهخدا یا واژه یاب فضای مجازی، واژه های دلخواه خویش را می توانیم بیابیم و معنی آن را با شاهدش مورد مطالعه قرار دهیم، اما ضمن سپاس از سعی مشکور فرهنگ نویسان و لغت نامه نگاران بزرگ فراموش نباید کرد که رویکرد اغلب این لغت نامه نگاران در واژه گزینی توجه به ضبط مکتوب آنهم از متون خاص و فاخر ادب فارسی بوده است و بسیاری از لغتها و ترکیبات و کنایات و عبارات است که بخصوص در بخش گویشها و فرهنگ گفتاری مردم در لغت نامه گرد نیامده است. شاید اگر چنین توجهی صورت می پذیرفت بسیاری از واژه هایی که هم اکنون در بعضی از موارد غریب و ناآشنا و مهجور جلوه می کند ساده تر فهمیده می شد و راه را هم برای درک متون و همچنین زایایی و غنای زبان رسمی بهتر و بیشتر می گشود با اینکه در سالهای اخیر به گویشها نیز عطف عنایتی شده است و مجموعه هایی کم و زیاد، دقیق و نادقیق روشمند و ناروشمند گرد آمده است (صادقی / 6) ولی در حوزه مقایسه این واژه نامه های گویشی با یکدیگر از سویی و با لغت نامه های بزرگ زبان از دیگر سو کار زیادی انجام نپذیرفته است، ضرورتی که می تواند پرده از روی بسیاری از نامفهومیهای لغوی بردارد و البته فرهنگستانها را هم از نتایج این تحقیقات در امر واژه سازی بهره مند سازد.
تلاش در جهت معرفی و یافتن واژه های فرهنگ عامه بویژه واژه های گویشی و همچنین بده بستانهای میان فرهنگی و تطورهای صورت گرفته در جابجایی و هجرت واژه ها از جغرافیایی به جغرافیای دیگر در حوزه معنایی آوایی، ساختاری و ... کاری مهم و ارزشمند خواهد بود.
این قلم در کار شناخت و تحلیل یکی از گویشهای منطقه مرکزی ایران به نمونه هایی برخورد که امیدواراست گزیدهای از آنها بتواند در این مقاله بگنجد و تقدیم گردد.
- ۳ نظر
- ۱۰ آبان ۹۶ ، ۰۹:۳۰