...تاریخ مردم خوانسار

History of Khansar People

...تاریخ مردم خوانسار

History of Khansar People

...تاریخ مردم خوانسار

برای شناخت خصیصه و سرشت یک جامعه، هیچ نموداری بهتر از نوع تاریخی که می نویسد یا نمی نویسد نیست (ای. ایچ. کار)


استفاده تمام یا بخشی از مطالب و مقالات این وبگاه بنابر اخلاق پژوهشی با ذکر منبع و نویسنده مطلب بلا مانع است .
با تشکر حسین تولایی خوانساری

آخرین نظرات
۱۰
تیر
۹۵

                                                


ملا محمد حسن بن ملارفیع مشهور به «جناب» (متوفی 1343 ق) از فضلای اهل منبر و از شعرای خوانسار بود. از آثارش مثنوی شیوا و انتقادی «فقد الاسلام» را می­توان نام برد. انتشار فقد الاسلام در خوانسار سروصدای زیادی به راه انداخت. فقد الاسلام به طور شب نامه منتشر می­گردید و از بدو انتشار تا زمانی که «جناب» در قید حیات بود جز چند تن از نزدیکان وی( چون آیت الله سید محمود ابن الرضا) به هویت سراینده آن پی نبرد و ملامحمدحسن جناب که در حقیقت با سرودن این مثنوی با جان خود بازی کرده بود به این شیوه از خطر رهایی یافت.  تنها بعد از وفات او مشخص شد که سراینده فقد الاسلام چه کسی بوده است.

 فقد الاسلام با بیانی شیوا و دلکش حقایق عریانی را فاش می­کرد و انتشار آن در بیداری مردم تأثیر فراوان داشت ظاهراَ موضوع این مثنوی علیه حاکمان شهر و ظلم و استبدادی که به مردم روا می­داشتند بوده است. از این مثنوی به جز چند بیت در حافظه عامه نمانده است.

جناب درباره فقد الاسلام و سراینده آن گفته است:

گربگردی سربه سر آفاق را                             می نیابی راقم اوراق را

من همان رندم که از روز الست                      شیشکی بستم به هرچه بود و هست

بنا برگفته یوسف بخشی خوانساری جناب در فقد الاسلام داستانهای شیرین و جالبی نیز آورده بود وی برای نمونه یکی از اشعاری را که خود از کودکی  بخاطر داشته ذکر می­کند:

مردکی گرجی به پیرامون دشت                دلخوش و خندان به راهی می گذشت

ناگهان شد با دلی پرآرزو                          با سوار یکه تازی رو برو

اول از روی ادب کردش سلام                   بعد از آن دادش دو صد فحش تمام

زین عمل شد در شگفتی آن سوار               گفتش او را کین چه حال است این چه کار

گفت کردم من سلامت زان سبب                تا نگویی هست گرجی بی ادب

زان درشتی کردمت در این مقام                  تا نپنداری ز ترس است این سلام

جناب در تعبیر خواب نیز استاد بود. سرانجام وی در سال 1343قمری وفات یافت. مقبره وی در قبرستان غربی خوانسار واقع است.


                                                                                                                                                                                                     


منابع و مآخذ:

1ـ میرمحمدی، حمیدرضا؛  اختران فروزان خوانسار، انتشارات ارمغان قلم، 1387ش.

2ـ بخشی، یوسف؛ تذکره شعرای خوانسار،موسسه مطبوعاتی میرپور،تهران،1336ش.

3ـ ابن الرضا،سیدمهدی؛  ضیاء الابصار فی ترجمه علماء خوانسار، قم، انتشارات انصاریان،1382ش.


  • حسین تولایی خوانساری
۰۵
تیر
۹۵

 

پژوهشگر: حسین مقدسی

دانش آموختۀ کارشناسی ارشد ژئوفیزیک (گرایش ژئوالکتریک) از دانشگاه تهران.

Moghaddasihosein@Yahoo.com


مقدمه:

از عواملی که باعث میشدند که نیاکان قدیم، یک محدودۀ جغرافیایی را به عنوان سکونتگاه دائم خویش انتخاب کنند میتوان به نحوه و میزان دسترسی به آب، حاصلخیزی زمین، شرایط اقلیمی، دسترسی به مصالح ساختمانی، فلزات پایه و نظیر اینها یاد کرد. حال در این مقاله بنده قصد دارم از این دیدگاه به این مسئله نگاه کنم که چرا و چگونه نیاکان مردمان شهرستان گلپایگان این منطقه را به عنوان سکونتگاه دائمی خود برگزیده اند و اینکه آنان چگونه توانسته اند به بهترین شکل از شرایط محیطی پیرامون خود بهره گیری نمایند و تمدن بزرگی که در دشت فعلی گلپایگان واقع است را بنا نهند؟

در این پژوهش به چهار عامل اصلی، مهم و تأثیرگذار ظهور شهرنشینی و مدنیّت در شهرستان گلپایگان اشاره میشود. 


                                                                                                 


الف) از منظر نحوۀ تأمین آب:

استفاده از تکنیک منحصر بفردی به نام «قنات»[1] در زمانیکه هنوز موتور پمپی وجود نداشت، میتوانست آب زیرزمینیی که از ارتفاعات منطقه به سوی دشت گلپایگان حرکت میکرده را به صورت ثقلی به سطح آورده و از آن برای مشروب کردن اراضی کشاورزی استفاده کرد؛ لذا به غیر از معدود روستاهایی که از طریق رودخانه مشروب میشدند، اکثر قریب به اتفاق قریات شهرستان گلپایگان از طریق حفر قنات در سه راستای عمده مشروب میشده اند:

  • حسین تولایی خوانساری
۲۶
خرداد
۹۵

شناخت خصوصیات زلزله خیزی زمین از دیگر کاربردهای فیزیکی زمین شناسی می باشد به ویژه در ایران که دو خط مهم زلزله از آن می گذرد تجارب تلخ برجای مانده از ضایعات جانی و مالی ناشی از عدم توجه به این نکته به خوبی ما را از اهمیت مطالعات زمین شناسی و ارزش کاربرد فیزیکی آن آگاه می سازد.

زمین لرزه نشانه عدم تعادل پوسته زمین و معلول تغییر و تحولات ژئودینامیکی بعدی آن است ، بنابراین بین زمین لرزه و تکتونیک هر ناحیه ای رابطه ای مستقیم وجود داشته که با پی بردن به آن می توان مناطق زلزله خیز را تعیین نمود.

بر اساس مطالعات انجام شده و نقشه پهنه بندی خطر نسبی زمین لرزه در ایران که توسط مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسکن و شهرسازی بر اساس استاندارد 2800 به منظور کاربرد در آئین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله تهیه و منتشر شده است، شهرخوانسار در میان 6 طبقه متفاوت از نظر مخاطرات زمین لرزه در سطح کشور، در پهنه با خطر نسبتاً پایین قرار داشته و همین موقعیت استقرار سبب گردیده است که در سالیان گذشته، زلزله قابل توجهی در این منطقه گزارش نگردد.

به استناد مطالعات توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان اصفهان در خصوص زمین لرزه های تاریخی استان اصفهان، در محدوده کنونی استان از رویداد زمین لرزه در دوره پیش از اسلام سوابقی در دست نبوده لیکن اطلاعات زیر در خصوص سوابق بروز زمین لرزه در خوانسار و پیرامون آن (گلپایگان) در دوره اسلامی موجود می باشد:

 

- سال 1316 میلادی : این زمین لرزه در هشتم شوال سال 715 قمری در گلپایگان بوقوع پیوست و تمامی روستاها ویران و کشاورزان بسیاری کشته شدند.

- سال 1927 میلادی : بیست و دوم ژوئیه شب هنگام مصادف با سی و یکم تیر ماه سال 1306 زمین لرزه ای در اصفهانخوانسار و کاشان حس گردید که مرکز آن دشت کویر بود.


گسلهای زمین شناسی

در مطالعات زمین شناسی و زلزله آگاهی از محل گسل ها حائز اهمیت فراوان می باشد. گسل یا گسله طبق تعریف عبارت از نوعی شکست است که براثر وارد آمدن فشار بر پوسته زمین و جابجایی لایه های آن ایجاد شده و از انواع گوناگونی برخوردار می باشد. سطح گسل نیز سطحی است که در امتداد آن گسله به وقوع پیوسته و محل لغزش لایه های زمین است. 

بر اساس نقشه های 1:100000 زمین شناسی ناحیه گلپایگان گسل های ناحیه مزبور مشتمل بر مجموعه ای  از گسل های فرعی، معکوس و احتمالی می باشند که عموماً با جهتی از شمال غرب به جنوب شرق در قسمت غرب و جنوب شهر قابل تشخیص می باشند. در این میان گسل فرعی واقع در محل گسترش ارتفاعات خوانسار مهمترین گسل محدوده شهری خوانسار به شمار آمد، که در قسمت غرب شهر خوانسار از شمال غرب به جنوب شرق امتداد یافته است . از گسل مزبور تعدادی گسل های معکوس در جهات مختلف منشعب گردیده اند. بطورکلی در این ناحیه، فرعی و معکوس بودن گسلها سبب گردیده که مخاطرات ناشی از زمین لرزه چندان حاد نباشد که همین ویژگی نقطه قوتی را برای شهر خوانسار در خصوص مخاطرات ناشی از بروز سوانح و بلایای طبیعی(زلزله) عرضه می دارد.


منبع: طرح جامع شهر خوانسار



  • حسین تولایی خوانساری
۱۶
خرداد
۹۵

اسناد به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی، اهمیت زیادی در پژوهش‌های تاریخی در یک دوره یا زمان تاریخی دارند و در مواردی تنها شواهد حکایت‌کننده از تغییر و تحولات جامعه انسانی هستند. در بخش اسناد کهن خوانسار قصد داریم به معرفی برخی از اسنادباقی مانده از مردم خوانسار بپردازیم  این اسناد  مستقیما با زندگی روزمره مردم سر و کار دارند و در همه ابعاد زندگی اجتماعی آنها موثرند و بیانگر گوشه‌هایی از حیات اجتماعی هستند که بندرت در اسناد دولتی ظهور می‌یابد.



                                                                  اجاره طاحونه (آسیاب)در محله پلگوش، ۱۳۱۴ ش

قا شکرالله به عموزاده خود آقا میرزا حسن همگی و تمامی دو دانگ از ده شعیر از کل شش دانگ دو حجر طاحونه مشهور به طاحونه حاج صادق را به مدت یک سال از ۱۴ فروردین ۱۳۱۴ تا ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ ش با مال الاجاره سیصد ریال به قرار ماهی بیست و پنج ریال اجاره داد. پشت سند: اجاره نامه آب توسط مشهدی محمد مهدی اکبری به آقا شکرالله محسنی و آقا میرزا حسن محسنی.

 

 دوسند دیگر را در« ادامه مطلب» مشاهده کنید                                                                                                                          


  • حسین تولایی خوانساری
۰۷
خرداد
۹۵

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                  


محسن محرابی، کارشناس ارشد تاریخ ایران دورۀ اسلامی

 

نخستین ارتباط تلگرافی در ایران در سال ۱۲۳۶ه.ش/ ۱۲۷۱ه.ق میان مدرسۀ دارالفنون و کاخ گلستان برقرار شد که مخابره ای آزمایشی بود. با اینحال تلگراف (Telegraph) از سال ۱۲۷۲ هجری و در پی انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به آن در روزنامۀ وقایع اتفاقیّه، در ایران شناخته شد و اخبار گسترش تلگراف در جهان و کاربردهای متنوع و تسهیل کنندۀ آن، مکرراً گزارش گردید[1].

اما افتتاح و راه اندازی تلگراف در خوانسار را هم بایست به عنوان رویدادی مهم و تأثیرگذار در تاریخ معاصر این شهر و نیز منشأ پیدایش ارتباطات مخابراتی و سیگنالی یا به عبارتی انتقال پیامهای مخابراتی به خوانسار برشمرد. این اتفاق در روز دوشنبه مورخۀ 29 مرداد 1301ه.ش مطابق با 21 اوت 1922م/ 27 ذیحجۀ 1340ه.ق، - که مصادف با اواخر حکومت قاجاریه و زمامداری احمدشاه قاجار و حدود 5/1 سال بعد از کودتای رضاخان میرپنج (رضاشاه) بود - افتاد. تلگرافخانۀ مذکور با حضور جمعی از علما و تجار شهر طی تشریفاتی خاص به بهره­برداری رسید. متن این گزارش در خبری که روزنامۀ ایران تحت عنوان «نصب تلگراف در خوانسار» در آن تاریخ و در شمارۀ 1204، صفحۀ 3 درج کرده بود بدین شرح است:

«امروز [دوشنبه 29 مرداد 1301] تلگراف خانه خوانسار افتتاح شد. به همین مناسبت جمعى از علما و تجار به این مکان آمدند و از گشایش این وسیله ارتباطى ابراز خرسندى کردند. در این مراسم پرچم ایران نیز بر بام تلگراف خانه همراه با تشریفات نظامى به اهتزاز درآمد.»[2]

البته در آن زمان دلیجان مرکز ارتباط خطوط تلگرافى قم به کاشان و محلّات و اصفهان و گلپایگان و خوانسار به شمار میرفت[3]. احتمالاً ریاست کلی تلگرافخانه های قم، گلپایگان، خوانسار، خمین و محلات در همان سالِ افتتاح تلگرافخانه در خوانسار بر عهدۀ بشارت السلطان بود، اما چندی بعد عده اى از اهالى خَلَجستان قم در شکایتی، خواستار برکناری او شده بودند. این خبر با تیتر «شکایت از رئیس تلگراف خانه قم‏» در روزنامۀ اتحاد مورخ 14 آبان 1301/ 6 نوامبر 1922/ 16 ربیع الاول 1341 منعکس شده است:

«عده اى از اهالى خلجستان در شکایت از بشارت السلطان رئیس تلگراف خانه قم در صحن حضرت معصومه(ع) تحصن کردند. شکایت از او که تلگراف خانه هاى گلپایگان، خمین، خوانسار و محلات را هم در اختیار دارد به اهالى آن نواحى نیز گسترش پیدا کرده است. علت این شکایت و اعتراض آن است که وى از مخابره خواستهاى مردم به مرکز جلوگیرى می کند. شاکیان خواستار انفصال او هستند.»[4]

به نظر میرسد طرح و پیشنهاد تلگراف کشی به خوانسار از یک دهۀ قبل از آن به مجلس شورای ملی تقدیم شده بود. در سندی که در آرشیو کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی موجود است، نامۀ مرتضی قلیخان نائینی منشی مجلس شورای ملی، ارسالی به وزارت پست و تلگراف، مبنی بر اعلام مخارج مربوط به لایحۀ سیم کشی از عراق و گلپایگان و خوانسار و محلات و کمره[5] به مجلس، به منظور صدور راپورت (گزارش) آن از کمیسیون بودجه دیده میشود. همچنین در این سند، گزارش میرزا حسین خان مؤتمن الملک (پیرنیا) رئیس وقت مجلس مبنی بر حصول اطمینان وزارت پست و تلگراف در خصوص گرفتن کمکهای مالی و انسانی از آقامیرزا محمد مهدی خوانساری (از عراق تا خوانسار) و آقا شیخ اسداله (از خمین تا محلات) به منظور سیم کشی تلگراف مزبور و نیز پیشنهاد سایر مخارج آمده که به کمیسیون بودجه ارسال شده و به امضای میرزا صادق خان خواجوی نوری (منتصر السلطان) از کمیسیون فواید عامّه رسیده است. در یک نامه از میرزا حسین خان مؤتمن الملک به وزارت پست و تلگراف هم، وی بر مخالفت کمیسیون بودجه با اعانه گرفتن وزارت فوق از آقایان خوانساری و شیخ اسداله به منظور جلوگیری از دخالت اشخاص در تأسیسات دولتی و تقاضای پیشنهاد مخارج مربوط به سیم کشی و ارایۀ گزارش آن به مجلس تأکید داشته است. افزون بر اینها نامه ای هم به امضای ناخوانا از طرف وزارت تجارت و پست و تلگراف مبنی بر تقدیم صورت برآورد مخارج تلگراف کشی نقاط مزبور خصوصاً خوانسار به مجلس ارسال شده است. در نامه ای دیگر از همین میرزا حسین خان مؤتمن الملک رئیس مجلس شورای ملی به وزارت پست و تلگراف، مخارج مزبور از سوی وزارت مذکور مورد قبول واقع و گزارش آن به کمیسیون بودجه تقدیم شد. همچنین در این سند، صورت برآورد مخارج سیم کشی از سلطان آباد عراق (اراک امروزی) به خوانسار و از محلات به کمره و شرح مخارج آن و نیز تفصیل جزئیات آن از سوی جارح ارنست نیو مستشار تلگرافخانه آمده است[6].

اما از ساختمان اولیۀ تلگرافخانۀ خوانسار اطلاعات دقیقی در دست نیست، لیکن با توجه به گفته های قدیمیترهای شهر، به نظر میرسد عمارت اصلی تلگرافخانه در زمان تأسیس، در بازار بالا (قدیم) به سمت خیابان سیزده محرم، جاییکه امروزه تقریباً محدوده های مابین دبیرستان دکتر علی شریعتی تا محوطۀ معاینۀ فنی خودور (سابقاً کارخانۀ گچ سازی یا پایانۀ مسافربری معراجی) را در برمیگیرد، قرار داشته است. ادارۀ مذکور تا نیم قرن اخیر در آنجا بوده و پس از آن با نام «ادارۀ پست و تلگراف و تلفن» و بصورت اجاره ای به تقاطع خیابان امام(ره) - خیابان حکیم زلالی (جوانمرد قصاب سابق)، کنار پل و جاییکه امروزه گلخانه در آن واقع است، نقل مکان کرده و بعد از انقلاب هم، به حسینیۀ دوراه بازار منتقل میگردد.

 

 

پینوشت:

1- «تلگراف در ایران»، دانشنامه جهان اسلام، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج8، ص3839.

2- روزنامه ایران، شماره 1204، دوشنبه 29 مرداد 1301، ص3.

3- «دفتر تاریخ: مجموعۀ اسناد و منابع تاریخى‏، به کوشش ایرج افشار»، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، چ1، 1380، ج3، ص 288.

4- حسن فراهانی، «روزشمار تاریخ معاصر ایران‏»، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى‏، چ1، 1385، ج‏2، ص471، به نقل از: روزنامه اتحاد، دوشنبه 14 آبان 1301، ص4.

5- ناحیۀ کمره (Kamare) که مرکز آن شهر خمین است در استان مرکزی قرار دارد. این ناحیه از شمال شرق به محلات، از شمال غرب به اراک، از شرق به بخش مرکزی شهرستان محلات، از جنوب به بخش مرکزی شهرستان گلپایگان و از مغرب هم به بخش جاپلق غربی واقع در شهرستان الیگودرز استان لرستان محدود است. کمره امروز نامیست در حال فراموشی، اما پیش از مستقل شدن خمین از محلات و قبل از آن از گلپایگان، خمین و روستاهای آن بخش کمره را تشکیل میدادند. تا دیماه 1358 از شهرستانهای استان تهران به شمار میرفت ولی از آن پس در تقسیم بندی جدید جزو استان مرکزی درآمد. بخش کمره نیز امروزه یکی از دو بخش شهرستان خمین در استان مرکزی است (ادیک باغداساریان (ا. گرمانیک)، تاریخ و فرهنگ کمره، تهران: بی نا، 1380، ص3).

6- سند «در باب سیم تلگراف گلپایگان و عراق»، شناسۀ 966481، مورخ 24/01/1290، تهران: کتابخانۀ دیجیتالی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۳۶ برگ، ۱ پاکت، ۳۵ برگ برگزیده، ۲ نامۀ مهر.

 

  • حسین تولایی خوانساری
۲۸
ارديبهشت
۹۵

 

                                                           

                                                                            
                                                                                            

  تدوین: محسن محرابی، کارشناس ارشد تاریخ ایران دورۀ اسلامی

عکس: آرشیو خصوصی آقای رضا فرجی



در مورخۀ 19 مهر ماه 1319، کلنگ احداث ساختمان اولین شهرداری نوین خوانسار زده شد.[1] البته در رابطه با تاریخ دقیق احداث این اداره تردیدهایی وجود دارد، چراکه در تنها عکسی که از احداث ساختمان این نهاد بدست آمده است، تناقضاتی در ثبت تاریخ این رویداد مهم در پشت و روی عکس دیده میشود. بر روی عکس تاریخ 1317 و در پشت آن نیز سال 1319 درج شده است. البته

  • حسین تولایی خوانساری
۱۷
ارديبهشت
۹۵





خط غبار یکی از ریزترین خط‌هاست که دانگ قلم، پایین‌ تر از میلی‌ متر است. احتمالاً این خط با قلم‌ های فلزی نوشته می­‌شده و آثاری که از این نوع خط باقی مانده است به دوره بعد از صفوی مربوط می­شود.

معمولاً به قرآن‌ های نوشته شده با خط غبار، قرآن‌ های بازوبندی ، طوماری، بغلی یا قرآنهای عمامه ایی نیز می­گویند زیرا علما و روحانیون آن را برای بزرگداشت و احترام به قرآن بر بالای سر و یا در عمامه‌ها قرار می‌دادند و یا به جاهای گوناگون که می‌رفتند برای یاری جستن از این کتاب آسمانی از آن بهره می‌بردند این قرآن ‌ها معمولاً در جعبه ‌ها و جلدهای فلزی نگهداری می­‌شدند و برای رفع طلسمات از آن‌ ها استفاده می­کردند. خط غبار برای خواندن کتابت نشده است، زیرا اندازة آن بسیار ریز بوده وغالبا با چشم غیرمسلح قابل مشاهده و خواندن نیست.

از جمله قرآنهای به نسخ غبار، که در گنجینه نفایس خطی کتابخانه ملی نگهداری می‌شود، به خط میرزامحمد خوانساری مربوط به قرن سیزدهم (۱۲۹۱ قمری) یعنی حدود ۱۵۰ سال پیش است. میرزا محمد خوانساری شاگردِ محمدمهدی تهرانی و استادِ میرزا محمدرضای کلهر بود. وی به جز نستعلیق، نسخ را نیز خوش می‌نوشت و در این کار مهارت داشت. این قرآن با جلد روغنی که چهار صفحه آن مذهَّب مرصع است  امروز یکی از نفایس مکتوب به شمار می‌رود و در کتابخانه ملی جای گرفته است تا نشانگر گذر زمان و تأثیر آن بر شیوه‌های گوناگون کاتبان باشد و نشان دهد آنها در ابراز ارادت به قرآن چه شیوه‌هایی را به کار می‌بردند.

  • حسین تولایی خوانساری
۰۷
ارديبهشت
۹۵

حسین مقدسی

دانش آموختۀ کارشناسی ارشد ژئوفیزیک (گرایش ژئوالکتریک) از دانشگاه تهران.


یکی از اصلیترین و مهمترین عوامل انتخاب سکونتگاهها برای اقوام گذشته در یک محل، دسترسی و نحوۀ دستیابی آنان به آب می بوده است. حال اگر دربارۀ شهر خوانسار کمی بیندیشیم این سؤال به ذهن ما خطور میکند که چرا این شهر در چنین نقطه ای شکل گرفته است؟

  • حسین تولایی خوانساری
۲۳
فروردين
۹۵


 


 

                                                                                                                                     نویسنده: محسن محرابی/حسین تولایی خوانساری

پیشگفتار:

در این مقاله به بررسی و تحلیل توتون و تنباکوی خوانسار و نقش خوانساریها در چگونگی صادرات آن محصول به دیگر کشورها و نهایتاً رونق اقتصاد بیمارگونۀ ایران عصر قاجار و اوایل دورۀ پهلوی میپردازیم. تأکید میکنیم هدف در این پژوهش به هیچ عنوان معرفی، تبلیغ و ترویج این مادۀ دخانی خطرناک نیست،

  • حسین تولایی خوانساری
۰۲
اسفند
۹۴

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                       

مجلس هفدهم شورای ملی برای تعیین سرنوشت، نتایج و پیامدهای ملی شدن صنعت نفت، بسیار مهم و حساس بود. مخالفان و موافقان ملی شدن صنعت نفت تلاش می­کردند، تا کرسی­های بیشتری را در مجلس صاحب شوند. عده ایی از علمای شیعه نیز که طرفدار ملی شدن صنعت نفت بودند، تلاش می­کردند، تا نمایندگی مذهبی، باغیرت ملی وارد مجلس شوند تا با مقاومت در برابر دربار و بیگانگان، بتوانند تکلیف نفت را به نفع مصالح و منافع حل­کنند.

ازمیان این بزرگان آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری نیز برای تشویق مردم، برای شرکت در انتخابات و رأی دادن به کسانی که شایسته باشند و در فکر مصالح مردم باشند، در پاسخ به نامه جمعی از بازاریان  بیانیه ای را صادر کردند که در آن ضمن معرفی شرایط یک نماینده مجلس باعث تاثیرگزاری در روند انتخبابات و حضور بیشتر مردم در انتخابات شد.

در که ایامی آیت الله خوانساری به علت عارضه قلبی در بیمارستان تهران بستری بود. بازاریان تهران این فرصت را غنیمت شمرده و طی نامه­ایی از آیت الله خوانساری درباره انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی نظر خواهی کردند در بخشی از این نامه آمده است:

«...آیا مداخله در انتخابات به منظور حمایت از افراد صالح و با ایمان و مبارزه با عناصر ناصالح و بی ایمان، وظیفه شرعی مسلمین هست یا خیر؟ و چنانچه سکوت کرده و  از شرکت در انتخابات و کمک به مردان صالح خودداری نمایندکه قهراَ میدان عمل برای فعالیت دشمنان دین و دنیا­ی کشور اسلامی ایران باز و بلا مزاحم باشد، در پیشگاه خداوند و از نظر حکم شرعی مسئول و مواخذ خواهند بود یا خیر؟

خواهشمندیم به منظور راهنمایی و اطمینان افکار مسلمین نظریه مبارک خود را مرقوم و مختوم فرمایند.»

آیت الله خوانساری در پاسخ به نامه بازاریان فتوای ذیل را در تاریخ 9/19/ 1330 شمسی مطابق با 11ربیع الموعود 1371قمری) صادر کرد:


 


منبع:

اسدی مبرهن،شکرالله ، زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی سید محمد تقی خوانساری،مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،تهران،1391ش.


  • حسین تولایی خوانساری