تاریخ خوانساری که مفقود شد!
یکی از سنتیهایی که در حوزه ادبیات و تاریخ محلی وجود دارد این است که دانشمندان، علما و بزرگان سعی دارند درباره زادگاهشان کتاب ورسالهای بنویسند یا حداقل در هرموقعیتی به یاد زادگاه و مولود خود باشند. به طور مثال مرحوم استاد باستانی پاریزی در مجلسی نبود که از دیارش پاریز و کرمان سخن یه میان نیاورد و در تمام کتابهای خود نیز به هربهانهای از سرزمین خود یاد کرده و حتی نقل میکنند عصایی که او به همراه داشت از چوب درختان دیارش پاریز بود تا همیشه و در همه حال به یاد وطنش باشد.
چندی پیش که مشغول مطالعه کتاب صفایی نامه بودم به مطلبی برخوردم که برایم جالب بود..... نکته ای که نشان میدهد در میان بزرگان گذشته خوانسار نیز این حس وطن دوستی و این سنت پسندیده متجلی بوده است. از پسوند «خوانساری» که زینت بخش اسامی بسیاری از علما وهنرمندان و دانشمندان ماست که بگذریم، برخی از دانشمندان گذشته ما پا را فراتر نهاده و درباره خوانسار دست به تألیف زده اند. از جمله این دانشمندان آیت الله سیداحمد حسینی صفایی خوانساری(1359ق-1290ق) صاحب کشف الاستارعن وجه الکتب و الاسفار، مدفون در محله پایتخت خوانسار است. وی علاوه برخدمات اجتماعی ، کتابت، استنساخ و تصحیح نزدیک به 270 رساله، حدود 20 کتاب و رساله را نیز در عمر پر برکت خویش تآلیف کرده اند، که مهمترین آنها کشف الاستار است که از برترین و مشهورترین فهارس و کتابشناسی شیعه امامیه در قرن 14 به شمار می رود.
در میان فهرست تألیفات این عالم بزرگوار به کتابی بر خوریم به نام « تاریخ خوانسار»، که متأسفانه در آثار به جامانده از کتابخانه آیة الله سیداحمد صفایی اثری از آن به چشم نمیخورد. آیت الله سید مصطفی صفایی خوانساری از پدر بزرگوارشان نقل کردهاند که کتاب تاریخ خوانسار را حاج علی اکبر مقیمی خوانساری ساکن نجف اشرف عاریه گرفت و مفقود شد (صفایی نامه، ص 149 ) . البته حجة الاسلام شیخ محمد کاظم مقیمی خوانساری(م 1359ق) نیز تاریخ خوانسار را ازتألیفات والدشان برمیشمرند که در آتش سوزی منزلشان در نجف اشرف از بین رفته است.(ضیاء الابصار، ج 1، ص 414 ) اینکه این کتاب همان تاریخ خوانسار علامه خوانساری است یا اینکه حاج علی اکبر مقیمی خوانساری نیز دارای تاریخ خوانسار مستقلی بوده مشخص نیست اما آنچه مسلم است این است که کتابی تحت عنوان تاریخ خوانسار وجود داشته که منسوب به علامه خوانساری است .
رساله تاریخ خوانسار علامه صفایی خوانساری را شاید بتوان جزء اولین تواریخ محلی دانست که حدود یک قرن پیش به صورت مستقل درباره خوانسار نوشته شده است. متأسفانه همانطور که اشاره شد این اثر همچنان مفقود است و نمیتوان در مورد مطالب مندرج در آن بحث و گفتگو کرد اما می توان احتمال داد با توجه به اینکه علامه صفایی در حوزه تاریخ تراجم شیعی تخصص داشته است احتمالاً این کتاب با ذکر مقدمه ای از تاریخ خوانسار که مرسوم اینگونه تواریخ محلی است آغاز و با محوریت تراجم و شرح حال علمای خوانسار خاتمه یافته است. و الله اعلم.
- ۹۴/۰۱/۳۱