...تاریخ مردم خوانسار

History of Khansar People

...تاریخ مردم خوانسار

History of Khansar People

...تاریخ مردم خوانسار

برای شناخت خصیصه و سرشت یک جامعه، هیچ نموداری بهتر از نوع تاریخی که می نویسد یا نمی نویسد نیست (ای. ایچ. کار)


استفاده تمام یا بخشی از مطالب و مقالات این وبگاه بنابر اخلاق پژوهشی با ذکر منبع و نویسنده مطلب بلا مانع است .
با تشکر حسین تولایی خوانساری

آخرین نظرات

                                                                   


خاطره ایی از سیره آیت الله العظمی خوانساری از زبان آیت الله حاج سید مهدی ابن الرضا به تحریر حجت الاسلام حاج سید محسن ابن الرضا:  

منبع: مرجع متقین،نگارش محمد تقی انصاری خوانساری ، انتشارات انصاریان، صص 337 تا339 .

هنگامی که قصد تأسیس حوزه علمیه ولی عصر خوانسار را داشتم مکرر خدمت آن مرجع عظیم الشان میرسیدم از جمله یک روز برای امضاء اساسنامه خدمت ایشان شرف یاب شدم.روزی بود که مجلس ختمی از طرف آیت اله خوانساری برای مرحوم آیت اله حاج میرزا عبداله چهلستونی درمسجد سید عزیز اله منعقد بود و خود آقا قصد شرکت در آن مجلس را داشتند. طبعاً بنده نیز احساس کردم زمان مناسب نیست و اظهار کردم وقت دیگری خدمتتان برسم. مرحوم آقا بدون اینکه پاسخ بدهند دست بردند و سینی محتوی قلم و دوات پیش روی خود را جلو کشید و ذیل آن دفتر را بیست و چهار امضاء کردند. سپس باز مطابق با دأب خویش خاطره ایی از عالم بزرگ صفویه استاد الکل آقا حسین خوانساری با رعایت تمام جهات ادب و نزاکت نقل کرده و پیوسته می فرمودند : «با حوائج مردم چه کنم؟»

فرمودند: شما آقا سید عبدالجواد را می شناختید (آیت اله سید عبدالجواد موسوی از بزرگان علمای خوانسار بود که در منزل خود برای طلاب علوم دینی تدریس می کرد) عرض کردم بله. فرمودند: از ایشان شنیدم در زمان کودکی آقا حسین جمعی از رجال اصفهان به خوانسار آمدند چون آقا حسین را دارای هوش و کیاست یافتند با خود به اصفهان بردند و او در یکی از مدارس اصفهان حجره ایی گرفت. پس از مدتی روزی یکی از دراویش به مدرسه آمد، در حالی که برخی از کتب غیر متداول را نیز به همراه داشت. آقا حسین قصد خریدن یکی از آنها را کرد ولی چون وجه آن را نداشت یک شب کتاب مذکور را از او عاریه گرفت.

فردا که درویش به مدرسه آمد آقا حسین فرمود: به این کتاب احتیاجی ندارم و دیشب تا صبح از آن استفاده کرده ام و درویش نیز او را امتحان و متوجه شد راست می گوید و از ذکاوت او متعجب شد.

سالیان متمادی گذشت تا اینکه روزی درویش دوباره به مدرسه آمد و از احوال آقا حسین جویا شد. طلاب مدرسه اظهار بی اطلاعی نمودند تنها یکی از قدمای طلاب که عمری از او گذشته بود گفت آقا حسین اکنون از بزرگان علما و شیخ الاسلام دربار صفویه  است.

درویش در صدد ملاقات با آقا حسین بر آمد و چون او را دید و فهمید که او همان طلبه جوان با هوش سابق مدرسه است با بی ادبی تمام آب دهان خود را بر محاسن آقا حسین انداخت. آقا حسین با تعجب از این عمل علت را جویا شد او گفت آیا بر تو عیب نیست که با آن همه استعداد و فهم و کمال، از طرف سلاطین صفویه مناصب دولتی را قبول نمایی ؟ آقا حسین لحظه ایی سکوت کرد و فرمود حق با توست اما «با حوائج مردم چه کنم؟»

والد محترم(آیت الله حاج سید مهدی ابن الرضا) ادامه دادند ماجرا از این قرار بوده که آقا حسین خوانساری در ابتدا طفولیت در خوانسار می زیست و در همان زمان از طرف برخی از نزدیکان خود برای گستراندن پارچه های چیت خوانساری در معرض آفتاب که در محله چیتگاه بافته می شد به سرچشمه می رفت یکی از روزها که مشغول همین کار بود متوجه شد که جمعی از اهالی اصفهان که گویا از شاهزادگان صفویه بودند برای تفریح به سرچشمه آمده و مشغول بازی با شطرنج بودند.

اقا حسین که تا به آن روز این آلت قمار را ندیده بود و برایش تازگی داشت در همان نگاه های اولیه زیر و بم آن را شناخت. در مرحله بعد یکی از آنها را که در آستانه باخت قرار گرفته بود راهنمایی کرد. آنها نیز از ذکاوت و فطانت این کودک تعجب کرده و او را با خود به اصفهان بردند و آقا حسین در مدرسه خواجه ملک اصفهان از مدارس بزرگ آن زمان اصفهان که فضلاء و طلاب در آنجا سکونت داشتند حجره ایی گرفت.

والد معظم نتیجه گیری کرده و فرمودند: از آنجا که آیت اله العظمی خوانساری مودب به آداب اسلامی و مربی به تعالیم قرآنی بودند به تبعیت از قرآن کریم و مطابق با دأب خویش این خاطره را بدون اینکه شائبه معصیت و مطالب خارج از نزاکت داشته باشد نقل کردند و اسمی از شاهزادگان صفویه یا لفظ شطرنج را بر زبان جاری ننمودند و فقط فرمودند  چون آقا حسین را دارای هوش و کیاست یافتند باخود به اصفهان بردند.

 

  • حسین تولایی خوانساری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی